چرا قیمت دلار به سیاست گره خورده است؟

بازار ارز به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای روانی و اقتصادی در فضای عمومی کشور، طی سالهای اخیر بیشترین اثر را از جریانات سیاسی گرفته است.
بررسی قیمت دلار در پنج سال اخیر حاکی از این است که هر زمان مسئولان کشور برای روابط مساعد سیاسی گامهای عملیاتی برداشتند قیمت دلار و سایر ارزهای مهم با ریزش قابل توجهی مواجه شده است.
۳ سقوط با یک الگو!
کاهش قیمت دلار در سال ۱۳۹۹ بعد از تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن بایدن از محدوده ۳۰ هزار تومان به مرور تا منطقه ۲۱ هزار تومانی پایین آمد. این رخداد سیاسی امید به احیای برجام در ایران را تقویت کرد و در این مقطع زمانی ۶ دور مذاکرات در وین انجام شد.
در اسفند سال ۱۴۰۱ و بعد از یک دوره مذاکره پس از حدود هفت سال، روابط ایران و عربستان از سرگرفته شد. این رخداد سیاسی توانست قیمت دلار را در بازهای کمتر از ۱۵ روز از منطقه ۵۹ هزار تومان تا ۴۲ هزار تومان پایین بیاورد.
در فروردین ۱۴۰۴ و طی کمتر از دو روز دلار با سیگنالهایی در خصوص دور تازهای از مذاکرات میان ایران و آمریکا بیش از ۱۵ هزار تومان کاهش قیمت را تجربه کرد.
راه دلار از اقتصاد جدا شده است
در حالی که قیمت دلار و بازار ارز باید تحت تاثیر متغیرهای اقتصادی نظیر تورم، بهرهوری، تولید یا تراز تجاری باشد به نظر میرسد وابستگی عمیقی به سیاست خارجی دارد. این وابستگی نیز در تحریمها و محدودیت در تأمین منابع ارزی، وابستگی دولت به دلارهای نفتی، کنترل دولت بر بازار ارز و بیاعتمادی عمومی نسبت به ابزارهای اقتصادی داخلی ریشه دارد.
بنابراین تا زمانی که ساختار اقتصادی ایران اصلاح نشده و درآمدهای ارزی از وابستگی به نفت و روابط خارجی فاصله نگرفتهاند، راه حل کاهش پایدار نرخ ارز، نه در تصمیمات اقتصادی داخلی، بلکه در گرهگشاییهای سیاسی جستوجو میشود.
این در حالیست که گفتوگوهای سیاسی، تنها گام نخست برای بهبود شاخصهای خرد و کلان از طریق رفع تحریمها و گشایشهای اقتصادیست. بر همین اساس شاید بهتر باشد این روزها با احتیاط بیشتری به بازارهای ارز و طلا نگاه و از بیشواکنشی نسبت به خبرهای سیاسی پرهیز کرد.