چرا بورس ایست کرد؟
ایست بورس در روز شنبه دو پیام را مخابره میکند. معمولا روند صعودی و پیوسته قیمتها در بازار سهام بهدلیل ریسکهای ذاتی ماندگار نیست. از سویی سیکلهای بورسی نشان میدهد سقفشکنیها در آذر و فروردین به وقوع پیوسته است؛ امری که ممکن است در بورس۱۴۰۳ نیز مشاهده شود.
بورس تهران میان سردرگمی معاملهگران ناشی از آمیختگی مسائل اقتصادی و سیاسی، شاهد عقبنشینی شاخص کل بود. در روز شنبه شاخص کل معادل۱.۳۲درصد کاهش یافت. افت شاخص سهام در نخستین روز هفته ناشی از عوامل مهمی از جمله استراحت بازار، انتظار برای تعیینتکلیف عدم فطعیتهای سیاسی و نامشخص بودن سیاستهای اقتصادی دولت در مورد برخی سیاستگذاریها، ارزیابی میشود.
از دیدگاه کارشناسان، افت اخیر قیمتها و همچنین این واقعیت که اکثر نمادها در وضعیت ارزنده به سر میبرند، بهخودیخود میتواند انگیزهای برای حرکت بازار ایجاد کند.
این در حالی است که در رفتار روز گذشته معاملهگران و پافشاری آنها بر فروش و خروج، یک پیام مهم نهفته است. در جریان معاملات روز شنبه بیش از یک همت از گردونه دادوستدها خارج شد که نشان از احتیاط حداکثری در صف خرید دارد.
البته باید این موضوع را در نظر گرفت که با توجه به اینکه رشد ۳درصدی هفته قبل به هیجان و سرعت آمیخته بود، تا حدود زیادی توقف شاخصهای سهامی قابلپیشبینی بود.
راز سیکلهای بورسی
معمولا روند پیوسته و صعودی قیمتها در بازار سهام به دلیل ریسکهای ذاتی این بازار ماندگار نیست و میل به برداشت سود از سوی سهامداران و حفظ سرمایه از گزند ریسکهای آتی، روندهای صعودی را دچار وقفه میکند.
این امر نهتنها توقف در قالب استراحت شاخص را توجیه میکند، حتی با ایجاد تنفس اجازه ورود پول بیشتری را به بازار میدهد. تبلور این موضوع را بارها در ایست قیمتی در بازههای مختلف طی سالهای گذشته مشاهده کردیم.
البته این مساله تا زمانی که ردپای ترس و تردید در میان استراتژی معاملهگران دیده نشود، جای نگرانی ندارد. اما فرمول مذکور زمانی که به دخالت سیاستگذار گره خورده، طبیعتا کارآیی چندانی نخواهد داشت و منجر به هراس مضاعف در میان معاملهگران خواهد شد.
اکنون یک پرسش مهم مطرح است: آیا شاخص کل موفق خواهد شد از مقاومت روانی که عدد آن بر سر زبانها افتاده است عبور کند؟ بررسیها نشان میدهد شاخص بورس تهران در دورههای مختلف، رونق و رکود را به شیوهای تقریبا یکسان و با فاصلهای طولانی تجربه کرده است. بازار سهام بعد از گذراندن حدود ۴ سال رکود در سالهای ۸۴ تا ۸۸ به دلیل افت قیمت کامودیتیها در بازار جهانی در راستای بحران مالی و اقتصادی و همچنین رویکرد ضدبورسی دولت احمدینژاد برای بازگشت رونق، فراز و فرود بسیار را از سر گذراند.
اما بازار مذکور با فرا رسیدن فروردین ۸۸ و نزدیک شدن به تحریمها، رشد نرخ ارز و آشتی دولت با بورسی که قبلتر قمارخانه خطاب شده بود، سرانجام موفق شد در سالهای ۸۸ تا ۹۲ نظارهگر ورود به فاز رونق باشد. اما در سال ۹۲ اتفاقات دیگری رخ داد. بازار سهام متاثر از افزایش نرخ بهره در سالهای ۹۲ تا ۹۶، سیاستهای اقتصادی متفاوت دولت روحانی نسبت به دولت احمدینژاد، کاهش انتظارات تورمی و سناریوهای خوشبینانه برجامی (به عنوان متغیر مثبت با وزن کم نسبت به وزن بالای نرخ بهره) با گارد بالای سهامداران مواجه شد و سرمایهگذاران انگیزه چندانی برای وارد کردن پول خود به تالار شیشهای نداشتند.
تحمل یک دوره رکود از سال ۹۲ تا ۹۶ به دلیل نرخ بهره مثبت (نرخ بهره بالاتر از نرخ تورم سالانه)، سرکوب نرخ ارز در کنار رشد نقدینگی درنهایت بازگشت رونق را تا اوایل سال ۹۶ به تعویق انداخت و در نهایت در آذر ۹۶ نماگر اصلی بورس توانست از سقف ۹۲ عبور کند. این متغیرها باعث شد سهامداران نتوانند از رکود تحمیلی تا اوایل سال جان سالم به در برند. به این ترتیب تعمیق رکود در سالهای ۹۲ تا ۹۶ شرایطی را سبب شد که بازگشت رونق به معاملات و ورود پول حقیقی به بازار به رویایی دستنیافتنی مبدل شد.
بازار از اواخر سال ۹۸ بهتدریج وارد فاز جدیدی از تغییرات و رشد قیمت سهام شد، رشدی که کمتر از ۶ ماه (تا مرداد ۹۹) دوام داشت و اهالی این بازار تا چندین سال درگیر نزول و رکود فرسایشی بودند. رکود ناشی از کاهش انتظارات تورمی، بازگشت دوباره درآمدهای نفتی، سیاستهای دولت و دخالت در سازوکار بازار در کنار عدم شفافیتهای اطلاعاتی، ترس ورود پول به بورس را تا پاییز ۱۴۰۱ ادامه داد. اما استقبال سهامداران از مقطع یادشده تا بهار ۱۴۰۲ به اوج رسید. در اردیبهشت ۱۴۰۲ نیز بورس تهران متاثر از سیاستهای سرکوبگرانه ارزی، تثبیت مصنوعی نرخ ارز و اختلاف بالای نرخ دلار نیما و آزاد و ریسکهای سیاسی بالا چارهای جز توقف نداشت.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان دریافت که همواره در دوران رکود، بازار با یک سقف یا قله قیمتی همراه بوده که در نهایت با محرکهایی از این سقف مهم عبور کرده است. بررسیهای اجمالی از این دوران نشان میدهد که به طور معمول، شاخص با نزدیک شدن به سقف قبلی، موفق شده است از آن عبور کند و دورههای رونق را برای بازار به تصویر کشیده است.
نکته قابلتوجه این است که زمان شکست سقف تاریخی سال ۸۷، فروردین۸۹ بوده و زمان عبور از سقف تاریخی ۹۲، آذر سال ۹۶ثبت شده است. همچنین زمان قلهزنی سال ۹۹، فروردینماه ۱۴۰۲ بوده است. این در حالی است که مجددا در آذرماه سال جاری شاخص کل بورس به سقف ۲.۵میلیونی اردیبهشت نزدیک شده است. این امکان وجود دارد که پس از دو سیکل رونق، اینبار در آذرماه سال جاری شاخص کل سقفشکنی کند.
در مجموع اگر عوامل موثر بر سهام را به عوامل روانی و بنیادی دستهبندی کنیم، میتوان گفت که متغیرهای بنیادی همچنان سهم قابلتوجهی در معادلات کنونی بازار دارند که نرخ دلار نیما محرک اصلی و بنیادی سهام به شمار میرود. این موضوع در روزهای اخیر و با صعود نرخ دلار نیمایی و همچنین ثبت رکوردهای تازه برای دلار آزاد و سکه در بازار نقدی و آتی بیش از پیش خودنمایی خواهد کرد. میل به صعود در بازارهای موازی با توجه به نقش دلار در سودآوری بنگاههای بورسی میتواند روند کنونی قیمت سهام را دستکم در مقیاس اسمی تحتتاثیر قرار دهد.