چشم انداز بازار سهام در سال ۱۴۰۲
تیتر یک اقتصاد |
برای پیشبینی ماهیت رشد بازار در سال آتی ابتدا باید محرکهایی که قرار است موجب حرکت بازار شوند را شناخت؛ از سویی باید دانست چه ریسکهایی بازار را تهدید میکنند. سپس میتوان نتیجه گرفت پربازدهترین صنایع برای سرمایهگذاری در سال آتی کدامند. همچنین در صورت وقوع سناریوی رشد بازار، این رشد از جنس جهشهای شاخص کل خواهد بود یا رونددار و با فرصت خرید پیش خواهد رفت؟
درست از تابستان سال 99 که بازار سهام درگیر یک فروپاشی شد و برخی از سهام بیش از 80 درصد ریزش را تجربه کردند، بازارهای موازی نظیر خودرو، ملک، دلار و طلا نه تنها متوقف نشدند بلکه در این مدت فاصلههای نجومی از نرخهای آن زمان پیدا کردهاند.
در این میان بورس تنها بازاری بوده که نه تنها از رقبا که از تورم هم عقب مانده است! به همین واسطه برخی عقیده دارند نوبت آسیاب این بار به بورس رسیده و همه منتظر رشد بازار و عبور آن از سقف تاریخی در سال آتی هستند.
در گفتوگویی که میخوانید برزو حقشناس تحلیلگر بازار سرمایه به بررسی مهمترین ریسکها و محرکهای بازار سرمایه در سال آینده پرداخته و صنایع پربازده بازار سهام در ماههای آتی را معرفی کرده است.
ریسکها و محرکهای بازار سرمایه در سال 1402
به نظر شما بازار سرمایه در سال آینده با چه ریسکهایی روبروست؟ مهمترین ریسک بازار در سال 1402 در درجه اول ریسکهای سیستماتیک و ریسکهای سیاسی هستند. در درجه دوم ریسک دخالت و دستدرازی دولت به شکل قیمتگذاری دستوری و ایجاد تغییر در سود شرکتها، بازار سرمایه را تهدید میکند. به این ترتیب بازار در سال آینده با ریسکهای بنیادین روبروست؛ آیا محرکی هم وجود دارد که بازار را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد؟ محرکهای بازار سرمایه در سال آینده در درجه اول تورم و عقبماندگی بورس نسبت به بازارهای موازی است و در درجه دوم رشد قیمت دلار است که هر دو میتوانند به عنوان عوامل محرک موتور روندهای صعودی سال 1402 به شمار آیند. نام بردن از تورم، عقبماندگی بازار سرمایه و رشد دلار به عنوان عوامل اصلی زمینهساز برای رشد بازار سرمایه این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که آیا چشمانداز مثبتی برای خود شرکتها در بحث تولید، فروش و کسب سود خالص از فعالیت اقتصادی آنها در نظر گرفته میشود؟ در واقع ارزش ذاتی یک شرکت ربطی به تولید و فروش آن ندارد. ارزش ذاتی اگر به معنی ارزش جایگزینی در نظر گرفته شود، داراییهای شرکت اعم از سرمایهگذاریهای شرکت، زمین، مستغلات و… مشمول تورم خواهند شد. بنابراین چون سایر کلاس داراییهای شرکت به علت تورم رشد کردهاند، ارزش جایگزینی شرکتها تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؛ به ویژه اگر یک شرکت به دنبال افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی باشد! چرا که در سال آینده برخی شرکتها نظیر ذوبآهن اصفهان مدت زمان 5 سالشان پر شده است و میتوانند برای تجدید ارزیابی مجدد اقدام کنند. به عبارت دیگر میتوان گفت تورم به راحتی ارزش ذاتی شرکت را بالا برده است؟ سهمی مانند ذوب که از آن یاد شد، به علت اینکه داراییهای زیادی در بخش زمین و مستغلات دارد، بدین علت که در پنج سال گذشته ارزش داراییهایش چند برابر شده است، ارزش جایگزینی آن خیلی بالا رفته است. در گروه بانک هم مدت پنج ساله آنها در سال 1403 پر خواهد شد؛ چرا که آخرین بار در فروردین 1398 تجدید ارزیابی ثبت کردند؛ این گروه هم اگر به سمت تجدید ارزیابی مجدد حرکت کنند، درصدهای عجیبی برای تجدید ارزیابی دوباره ثبت خواهند کرد. بنابراین به واسطه رشد سایر کلاس داراییها به ویژه ملک، به لحاظ ارزش جایگزینی جذابیت زیادی برای سرمایه گذاری در شرکتهایی که داراییهای زیادی دارند ایجاد میشود. اگر عامل تورم را در نظر نگیریم، آیا شرکتها با توجه به عملکرد و هزینه-فایده عملیات خود چشمانداز مثبتی برای سودآوری خواهند داشت؟ در بحث رشد سودآوری، برخی از اقدامات دولت آقای رئیسی که مشهورترین آنها قیمتگذاری دستوری و دست در جیب صنایع کردن است، این مساله مهم را تحت تاثیر قرار میدهد؛ به طور مثال با تعیین نرخ خوراک گاز، چشمانداز جالبی پیش پای شرکتهای کشور قرار ندارد. یا در مثالی دیگر میتوان به گروه شویندهها اشاره کرد؛ دبیر تولیدکنندگان صنعت شوینده عنوان کرده است: در شرکتها تولید پودر متوقف شده است چرا که صرفه اقتصادی ندارد. در گروه لاستیکسازها هم به تازگی شرکتها در حال خارج شدن از زیان هستند و پیشتر با شرایط مشابهی روبرو بودند. با مشاهده چنین مسائلی در صنایع بورسی نمیتوان امید زیادی به رشد سودآوری شرکتها داشت.
روال تمامی دولتها به این شکل بوده است که در دوره اول با دخالت و قیمتگذاری دستوری، هر طور شده سعی در موفق نشان دادن عملکرد خود دارند و کنترل تورم را در این موضوع میبینند. متاسفانه ما عادت داریم در حالی که میدانیم علت چیست به سراغ معلول میرویم. واضح است علت تورم این نیست که شرکتهای صنعت شوینده، نرخ فروش خود را افزایش میدهند بلکه معلول تورم است. اما آنچه در حال حاضر مورد توجه دولت قرار گرفته کنترل نرخها است.
در عین حال اما به شکل گلخانهای برخی شرکتها یا صنایع کوچک پیدا میشود که تا حدی از چشم دولت دورند. به طور مثال برای دولت صنعت شیشهسازی به اندازه گروههای مواد غذایی، خودرو و شوینده اهمیت ندارد و تا بحرانی در صنعتهای کوچکتر ایجاد نشود، توجه دولت به این صنایع جلب نخواهد شد.
به طور کلی هنگامی که بازاری از بازارهای رقیب جا میماند، سرمایههایی که در سایر بازارها- مانند بازار ملک، خودرو و دلار که در سالهای اخیر بسیار سودده بودهاند-، بازده مثبت گرفتهاند به سمت بازارهای عقب مانده میآیند و سوخت حرکت بازار میشوند. از این جهت تصور بر این است رشد بسیار خوبی در سال 1402 در انتظار بازار سرمایه قرار دارد تنها به شرطی که ریسک اول یعنی رسیکهای سیستماتیک فعال نشود!
پربازدهترین صنایع در سال 1402
تا اینجا تورم را به عنوان مهمترین محرک و ریسکهای سیستماتیک و سیاسی را به عنوان مهمترین تهدید بازار سرمایه در سال 1402 شناختیم؛ با توجه به این عوامل از نظر شما صنایع پیشرو در سال آتی کدام گروهها خواهند بود؟ تورم و دلار دوشادوش یکدیگر پیشران موتور حرکت بورس هستند؛ به همین واسطه صنایع دلارمحور به معنای صنایعی که صادرات دارند و قسمتی از سود خود را به دلار دریافت میکنند، جزو لیدرهای بازار خواهند بود. به خصوص در حال حاضر که آقای فرزین و بانک مرکزی سیاست ارز 28 هزار و 500 تومانی را متوقف کردهاند صنایع دلاری چشمانداز نسبتا خوبی پیدا کردهاند. گروه دیگر شامل صنایع و شرکتهایی هستند که داراییمحور هستند. در واقع احتمال حرکت برخی از این شرکتها به سمت افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی، جذابیت زیادی برای سهامداران خواهد داشت. در جمعبندی بحث باید گفت به خاطر اینکه افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی در دستور کار شرکتهایی قرار میگیرد که دارایی زیادی دارند، به نظر میرسد این دست شرکتها پتانسیل رشد خوبی را در خود گنجانده باشند. همچنین نباید از یاد برد که پیشران اصلی رشد همچنان دلار است و گروههای دلاری آینده خوبی در سال آینده خواهند داشت. گروه دیگر هم شرکتهای کوچکی هستند که در دام قیمتگذاری دستوری نیفتادهاند و با توجه به صورتهای مالی منتشر شده، نرخ سودآوری رو به رشدی را نشان میدهند؛ این گروهها هم اقبال خوبی در سال 1402 خواهند داشت.رشد بازار در سال 1402؛ بدون فرصت خرید و اسپایک یا رونددار و منطقی؟
حال که صحبت از رشد بازار در سال آتی است به نظر شما جنس این رشد از کدام نوع است؟ آیا بازار به یکباره شروع به رشد میکند و بدون فرصت خرید پیش میرود؟ یا طی روندهای مناسبی که شامل هر دو فاز جنبشی یا اصلاح خواهد شد به مسیر ادامه میدهد؟ با توجه به اینکه بازار تجربه سال 99 را دارد و همچنین ذکر این نکته که رشدهایی مانند سال 99 شاید هر 5-6 سال یک بار تکرار شود، به نظر میرسد بازار منطقی و با دادن فرصت خرید به کسانی که هنوز وارد بازار نشدهاند، رشد یابد. اگر بخواهیم شبیه سازی کنیم رشدی شبیه به سال 97 و 98 در انتظار بازار است. برنده این روند صعودی کدام دسته از سرمایهگذاران هستند؟ یا به عبارت دیگر مقطع مناسب برای ورود چه زمانی است؟ البته نباید از یاد برد کسانی برندهاند که پیش از شروع دوران رشد، سرمایهگذاری خود را انجام داده باشند. به طور مثال به شکل سنتی در بازار جا افتاده است معمولا کسانی که در اسفندماه خرید انجام میدهند، سود خوبی از بازار میبرند چرا که عموما به واسطه اجباری که برخی حقوقیها در اسفندماه دارند کفسازی بازار در اسفندماه شکل میگیرد.
به طور کلی اگر کسانی معتقدند سال 1402 سال خوبی برای بازار سرمایه خواهد بود بهترین فرصت خرید همین کفهایی است که بازار در اسفند ماه میسازد.
آن طور که حقشناس میگوید و پیشتر نیز میثم فدایی مدیرعامل سابق فرابورس در گفتوگو با تجارتنیوز بر آن تاکید کرده بود، میتوان امید داشت که سال آینده سال بورس باشد؛ با این حال اما باید برای پرهیز از تکرار رخدادهای تلخ سال 99، با نگاهی تحلیلیتر و به دور از هیجانات وارد این بازار شد.
در همین حال طی سه سال اخیر بر تعداد صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگرانها افزوده شده و بستر مناسبی برای ورود افراد غیرحرفهای به بازار سرمایه از طریق غیرمستقیم، فراهم است.
آخرین اخبار
پربازدیدها